تفاوت بیزینس پلن و بیزینس مدل [مدل کسب و کار] / بوم مدل کسب و کار کانوس چیست ؟

بیزینس پلن (بیزینس پلن Business Plan ) و مدل کسب و کار (بیزینس مدل Business Model) هر دو اجزای مهم راه اندازی و اجرای یک کسب و کار موفق هستند، اما اهداف متفاوتی را دنبال می کنند.

مدل کسب و کار (بیزینس مدل) به استراتژی و رویکرد کلی یک شرکت برای درآمد و ایجاد ارزش برای مشتریانش اشاره دارد. این شامل محصولات یا خدمات ارائه شده، بازار هدف، کانال های توزیع مورد استفاده برای دستیابی به مشتریان، جریان های درآمد و ساختار هزینه های کسب و کار است. به عبارت دیگر، این «تصویر بزرگ» از نحوه عملکرد یک کسب و کار و کسب درآمد است.

از سوی دیگر، بیزینس پلن یک سند مفصل است که مراحلی را که یک شرکت برای دستیابی به مدل کسب و کار (بیزینس مدل) خود انجام خواهد داد، تشریح می کند. این معمولاً شامل یک خلاصه اجرایی، تجزیه و تحلیل بازار، شرح شرکت، محصولات و خدمات، استراتژی های و فروش، برنامه های عملیاتی و مالی، و پیش بینی درآمد و سود است. اساساً، بیزینس پلن نقشه راهی برای چگونگی دستیابی یک کسب و کار به اهداف و مقاصد خود است.

تفاوت بیزینس پلن و مدل کسب و کار (بیزینس مدل)

وقتی صحبت از شروع یک کسب و کار جدید می شود، موارد زیادی وجود دارد که یک کارآفرین باید در نظر بگیرد. یکی از حیاتی ترین تصمیمات، نگارش بیزینس پلن و مدل کسب و کار (بیزینس مدل) است. این اصطلاحات اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند اما در واقع دو چیز متفاوت هستند. بیزینس پلن یک سند جامع است که اهداف، استراتژی ها و پیش بینی های مالی شرکت را مشخص می کند. از سوی دیگر، مدل کسب‌وکار چارچوبی است که چگونگی خلق، ارائه و به دست آوردن ارزش یک شرکت را توصیف می‌کند.

این مقاله تفاوت های بین این دو اصطلاح را بررسی می کند و نمونه هایی از هر یک را ارائه می دهد.

بیزینس پلن چیست

بیزینس پلن یک سند مکتوب است که اهداف، استراتژی ها و پیش بینی های مالی شرکت را مشخص می کند. معمولاً قبل از راه‌اندازی یک شرکت ایجاد می‌شود و به‌عنوان یک نقشه راه برای آینده آن عمل می‌کند. یک بیزینس پلن مدون باید شامل بخش های زیر باشد:

  1. خلاصه اجرایی: این بخش یک نمای کلی از شرکت و اهداف آن ارائه می دهد.
  2. توضیحات شرکت: این بخش اطلاعات دقیقی درباره شرکت از جمله تاریخچه، بیانیه ماموریت و ساختار قانونی آن ارائه می دهد.
  3. تحلیل بازار: این بخش به تحلیل بازار هدف و رقابت می پردازد.
  4. محصولات و خدمات: این بخش محصولات و خدماتی را که شرکت ارائه خواهد کرد توضیح می دهد.
  5. بازاریابی و فروش: این بخش به تشریح استراتژی های بازاریابی و فروش می پردازد که شرکت برای رسیدن به بازار هدف خود از آنها استفاده خواهد کرد.
  6. عملیات: این بخش عملیات روزانه شرکت، از جمله ساختار مدیریتی، نیازهای کارکنان و فرآیندهای تولید را شرح می دهد.
  7. پیش بینی های مالی: این بخش شامل پیش بینی های مالی دقیق از جمله درآمد، هزینه ها و جریان نقدی است.

مثالی از بیزینس پلن

فرض کنید جان می خواهد یک رستوران جدید راه اندازی کند. او یک بیزینس پلن ایجاد می کند که اهداف، استراتژی ها و پیش بینی های مالی او را مشخص می کند. در اینجا نمونه ای از آنچه که بیزینس پلن او ممکن است به نظر برسد آورده شده است:

  1. خلاصه داستان: جان قصد دارد یک رستوران جدید در مرکز شهر سیاتل باز کند که متخصص غذاهای ارگانیک و محلی است. نام این رستوران Green Eats خواهد بود.
  2. توضیحات شرکت: Green Eats یک رستوران جدید است که بر ارائه غذاهای سالم و ارگانیک به جامعه محلی تمرکز دارد. جان سابقه ای در صنعت رستوران داری دارد و علاقه زیادی به ترویج کشاورزی پایدار دارد.
  3. تجزیه و تحلیل بازار: بازار مواد غذایی ارگانیک به سرعت در حال رشد است و تقاضای زیادی برای گزینه های غذایی سالم در مرکز شهر سیاتل وجود دارد. Green Eats با ارائه غذاهای با کیفیت بالا و محلی با قیمت های مقرون به صرفه، خود را از رقبا متمایز می کند.
  4. محصولات و خدمات: Green Eats منویی ارائه می دهد که دارای مواد اولیه ارگانیک و محلی است. این منو شامل انواع غذاها، از جمله سالاد، ساندویچ، و پیش غذا خواهد بود.
  5. بازاریابی و فروش: جان از انواع استراتژی های بازاریابی برای تبلیغ Green Eats از جمله رسانه های اجتماعی، بازاریابی ایمیلی و رویدادهای محلی استفاده می کند. او همچنین به مشتریانی که کسب و کار جدید را به رستوران ارجاع می دهند، تخفیف می دهد.
  6. عملیات: Green Eats هفت روز در هفته باز خواهد بود و به 15 کارمند نیاز دارد. جان مسئول مدیریت عملیات روزانه رستوران خواهد بود.
  7. پیش‌بینی‌های مالی: جان انتظار دارد در سال اول فعالیت، 500000 دلار درآمد ایجاد کند. هزینه راه اندازی این رستوران 300000 دلار خواهد بود و او انتظار دارد حتی پس از 6 ماه از کارکرد این رستوران شکست بخورد.

بیزینس مدل چیست

مدل کسب و کار (بیزینس مدل) چارچوبی است که چگونگی خلق، ارائه و جذب ارزش توسط یک شرکت را توصیف می کند. توضیح می دهد که چگونه شرکت درآمد ایجاد می کند و چگونه محصولات و خدمات خود را به مشتریان خود ارائه می دهد. یک مدل کسب و کار (بیزینس مدل) معمولاً از یک بیزینس پلن سطح بالایی دارد و باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا با شرایط متغیر بازار سازگار شود.

انواع مختلفی از مدل های کسب و کار وجود دارد، از جمله:

  1. اشتراک: این مدل شامل دریافت هزینه های مکرر از مشتریان برای دسترسی به یک محصول یا خدمات است.
  2. Freemium: این مدل شامل ارائه یک نسخه اولیه از یک محصول یا خدمات به صورت رایگان است، اما برای ویژگی های برتر هزینه می گیرد.
  3. پرداخت به ازای استفاده: این مدل شامل شارژ مشتریان بر اساس استفاده آنها از یک محصول یا خدمات است.
  4. صدور مجوز: این مدل شامل صدور مجوز برای یک محصول یا خدمات به شرکت های دیگر در ازای پرداخت هزینه است.
  5. فرانشیز: این مدل شامل صدور مجوز یک مدل تجاری به کارآفرینان دیگر است که می توانند امتیاز شرکت خود را راه اندازی کنند.

مثالی از بیزینس مدل

فرض کنید که سارا می خواهد یک فروشگاه خرده فروشی آنلاین جدید راه اندازی کند. او تصمیم می گیرد از یک مدل کسب و کار (بیزینس مدل) مبتنی بر اشتراک استفاده کند. در اینجا نمونه ای از آنچه ممکن است مدل کسب و کار (بیزینس مدل) او به نظر برسد آورده شده است:

  • ارزش پیشنهادی: فروشگاه خرده‌فروشی آنلاین سارا اقلام مد با کیفیت بالا و پایدار را ارائه می‌کند که در فروشگاه‌های خرده‌فروشی سنتی موجود نیستند.
  • بخش‌های مشتریان: بازار هدف سارا، مصرف‌کنندگان آگاه از محیط‌زیست خواهد بود که علاقه‌مند به خرید اقلام مد پایدار هستند.
  • کانال ها: سارا از تبلیغات رسانه های اجتماعی و اینفلوئنسر مارکتینگ برای رسیدن به بازار هدف خود استفاده خواهد کرد.
  • جریان‌های درآمد: درآمد سارا از هزینه‌های اشتراکی که مشتریان برای دسترسی به فروشگاه آنلاین پرداخت می‌کنند، به دست می‌آید.
  • منابع کلیدی: سارا باید یک سیستم مدیریت موجودی قوی و وب سایتی داشته باشد که استفاده از آن آسان باشد.
  • فعالیت‌های کلیدی: فعالیت‌های کلیدی سارا شامل یافتن کالاهای مد پایدار، مدیریت موجودی، و انجام سفارش‌ها خواهد بود.
  • شراکت های کلیدی: سارا برای تامین موجودی خود باید با برندهای مد پایدار شریک شود.
  • ساختار هزینه: هزینه های سارا شامل بهای تمام شده کالای فروخته شده، هزینه های بازاریابی و هزینه های توسعه وب سایت خواهد بود.

تفاوت بین بیزینس پلن و بیزینس مدل

اکنون که نمونه هایی از بیزینس پلن و مدل کسب و کار (بیزینس مدل) را بررسی کردیم، بیایید تفاوت های این دو را بررسی کنیم.

  • دامنه: بیزینس پلن یک سند جامع است که تمام جنبه های عملیات یک شرکت را پوشش می دهد. این شامل پیش بینی های مالی دقیق و تجزیه و تحلیل کامل از بازار و رقابت است. از سوی دیگر، یک مدل کسب و کار (بیزینس مدل) سطح بالایی دارد و بر چگونگی ایجاد، ارائه و جذب ارزش توسط شرکت تمرکز دارد.
  • چارچوب زمانی: یک بیزینس پلن معمولاً قبل از راه‌اندازی یک شرکت ایجاد می‌شود و به عنوان یک نقشه راه برای آینده شرکت عمل می‌کند. از سوی دیگر، یک مدل کسب و کار (بیزینس مدل) می تواند در هر زمانی توسعه یابد و باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا با شرایط متغیر بازار سازگار شود.
  • مخاطب: یک بیزینس پلن معمولاً برای سهامداران خارجی مانند سرمایه گذاران و وام دهندگان ایجاد می شود. مدل کسب و کار (بیزینس مدل) بیشتر برای اهداف داخلی، مانند هدایت استراتژی و تصمیم گیری شرکت استفاده می شود.
  • سطح جزئیات: یک بیزینس پلن شامل پیش بینی های مالی دقیق و تجزیه و تحلیل بازار است. یک مدل کسب‌وکار سطح بالایی دارد و بر ارزش پیشنهادی شرکت، بخش‌های مشتری و جریان‌های درآمد تمرکز دارد.

چرا بیزینس پلن مهم است

اهمیت یک بیزینس پلن را نمی توان نادیده گرفت. بیزینس پلن یک سند مکتوب است که اهداف، استراتژی ها و تاکتیک های یک شرکت برای دستیابی به موفقیت را مشخص می کند. این به عنوان یک نقشه راه برای کارآفرینان، سرمایه گذاران و سایر ذینفعان عمل می کند و چشم انداز، ماموریت و اهداف شرکت را مشخص می کند. در این مقاله، در مورد اینکه چرا یک بیزینس پلن مهم است و چگونه می تواند به شرکت ها در دستیابی به موفقیت کمک کند، بحث خواهیم کرد.

اول و مهمتر از همه، یک بیزینس پلن یک نمای کلی واضح و مختصر از اهداف و مقاصد شرکت ارائه می دهد. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که همه افراد درگیر در شرکت، ماموریت و چشم انداز آن را درک می کنند. یک بیزینس پلن مدون باید به وضوح بیان کند که شرکت برای رسیدن به چه چیزی تلاش می کند، چگونه برای دستیابی به آن اهداف برنامه ریزی می کند و چه منابعی برای این کار مورد نیاز است. با تشریح واضح این عناصر کلیدی، یک بیزینس پلن کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که همه سهامداران در یک صفحه هستند و در جهت اهداف یکسانی کار می کنند.

علاوه بر این، یک بیزینس پلن مهم است زیرا چارچوبی برای تصمیم گیری فراهم می کند. بیزینس پلن با تشریح اهداف و استراتژی های شرکت، به کارآفرینان و مدیران کمک می کند تا درباره نحوه تخصیص منابع و اولویت بندی ابتکارات، تصمیمات آگاهانه بگیرند. همچنین به شناسایی چالش‌ها و ریسک‌های بالقوه کمک می‌کند و به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا برنامه‌ها و استراتژی‌های احتمالی را برای مدیریت آن ریسک‌ها توسعه دهند.

علاوه بر این، یک بیزینس پلن می تواند به شرکت ها کمک کند تا سرمایه و را تضمین کنند. سرمایه گذاران و وام دهندگان معمولاً به یک بیزینس پلن به عنوان بخشی از فرآیند بررسی دقیق خود نیاز دارند، زیرا بینشی در مورد اهداف، استراتژی ها و پیش بینی های مالی شرکت ارائه می دهد. یک بیزینس پلن خوب نوشته شده می تواند پتانسیل شرکت را برای رشد و سودآوری نشان دهد و به جذب سرمایه گذاری و تامین مالی کمک کند.

یک بیزینس پلن نیز مهم است زیرا به شرکت ها کمک می کند پیشرفت خود را اندازه گیری کرده و عملکرد خود را پیگیری کنند. با تعیین اهداف و مقاصد روشن، یک بیزینس پلن معیاری برای سنجش موفقیت فراهم می کند. این به شرکت ها اجازه می دهد تا پیشرفت خود را در طول زمان پیگیری کنند، مناطقی را که در آنها کوتاهی می کنند شناسایی کنند و در صورت لزوم، استراتژی های خود را اصلاح کنند. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که شرکت در مسیر دستیابی به اهداف و اهداف خود قرار دارد و به سمت موفقیت بلندمدت پیشرفت می کند.

یکی دیگر از مزایای مهم بیزینس پلن این است که می تواند به شرکت ها در پیش بینی و مدیریت تغییرات کمک کند. بیزینس پلن با تشریح اهداف و استراتژی های شرکت، چارچوبی را برای انطباق با شرایط متغیر بازار، ترجیحات مشتری و سایر عوامل خارجی فراهم می کند. این به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا چالش‌ها و فرصت‌های بالقوه را پیش‌بینی کنند و استراتژی‌هایی را برای پاسخ به آنها توسعه دهند. این کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که شرکت چابک و پاسخگو به شرایط در حال تغییر است و موقعیت خوبی برای سرمایه گذاری از فرصت های جدید به محض ایجاد آنها دارد.

علاوه بر این، یک بیزینس پلن می تواند به شرکت ها کمک کند تا یک تیم و فرهنگ قوی بسازند. یک بیزینس پلن با بیان واضح ماموریت، چشم انداز و ارزش های شرکت، به جذب و حفظ کارکنانی کمک می کند که در آن ارزش ها مشترک هستند و متعهد به دستیابی به اهداف شرکت هستند. همچنین چارچوبی برای توسعه سیاست‌ها و شیوه‌هایی فراهم می‌کند که از فرهنگ و ارزش‌های شرکت پشتیبانی می‌کند.

در نهایت، یک بیزینس پلن مهم است، زیرا به شرکت ها کمک می کند تا چشم انداز و استراتژی خود را به ذینفعان منتقل کنند. این یک نمای کلی واضح و مختصر از اهداف، استراتژی‌ها و تاکتیک‌های شرکت ارائه می‌کند و به اطمینان حاصل می‌شود که همه افراد درگیر در شرکت، مأموریت و چشم‌انداز آن را درک می‌کنند. این می تواند به ایجاد اعتماد و اطمینان در بین سرمایه گذاران، مشتریان و سایر ذینفعان کمک کند و احساس هدف و تعهد مشترک ایجاد کند.

به طور خلاصه، بیزینس پلن ابزاری حیاتی برای هر شرکتی است که به دنبال موفقیت است. این یک نمای کلی واضح و مختصر از اهداف و مقاصد شرکت ارائه می دهد، استراتژی هایی را برای دستیابی به آن اهداف ترسیم می کند، و کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که همه افراد درگیر در شرکت برای رسیدن به اهداف مشابهی کار می کنند. همچنین چارچوبی برای تصمیم‌گیری فراهم می‌کند، به تامین منابع مالی و سرمایه‌گذاری کمک می‌کند، پیشرفت را اندازه‌گیری می‌کند و عملکرد را ردیابی می‌کند، تغییرات را پیش‌بینی و مدیریت می‌کند، یک تیم و فرهنگ قوی ایجاد می‌کند، و دیدگاه و استراتژی شرکت را به ذینفعان منتقل می‌کند.

به این دلایل، بیزینس پلن ابزاری ضروری برای هر شرکتی است که به دنبال موفقیت بلندمدت است.

یک بیزینس پلن معمولاً شامل چندین مؤلفه کلیدی است، مانند خلاصه اجرایی، مروری بر شرکت، تحلیل بازار، شرح محصولات یا خدمات، استراتژی بازاریابی و فروش، برنامه مالی و بخش مدیریت و سازمان. هر یک از این بخش ها نقش مهمی در تدوین یک بیزینس پلن جامع و موثر دارند.

  • خلاصه اجرایی یک نمای کلی از کل بیزینس پلن است که اهداف، استراتژی ها و پیش بینی های مالی شرکت را خلاصه می کند. باید مختصر و قانع کننده باشد و یک نمای کلی روشن و قانع کننده از چشم انداز و ماموریت شرکت ارائه دهد.
  • بخش بررسی اجمالی شرکت، شرح مفصل تری از شرکت، از جمله تاریخچه، مأموریت، ارزش ها و نقاط عطف کلیدی آن ارائه می دهد. همچنین یک نمای کلی از محصولات یا خدمات شرکت، بازار هدف و چشم انداز رقابتی ارائه می دهد.
  • بخش تحلیل بازار تجزیه و تحلیل دقیقی از صنعت و بازاری که شرکت در آن فعالیت می کند ارائه می دهد. این شامل اطلاعاتی در مورد اندازه بازار، روندها، و پتانسیل رشد، و همچنین تجزیه و تحلیل رقبا و نقاط قوت و ضعف آنها است.
  • بخش توضیحات محصولات یا خدمات یک نمای کلی از پیشنهادات شرکت، از جمله ویژگی ها، مزایا و قیمت گذاری ارائه می دهد. همچنین باید شامل اطلاعات مربوط به هر گونه مالکیت معنوی یا فناوری اختصاصی مرتبط با محصولات یا خدمات باشد.
  • بخش استراتژی بازاریابی و فروش، رویکرد شرکت در بازاریابی و فروش محصولات یا خدمات خود را مشخص می کند. این باید شامل اطلاعاتی در مورد مشتریان هدف، کانال های بازاریابی و تاکتیک های فروش و همچنین تجزیه و تحلیل چشم انداز رقابتی و چالش های بالقوه باشد.
  • بخش برنامه مالی تجزیه و تحلیل دقیقی از پیش بینی های مالی شرکت از جمله درآمد، هزینه ها و جریان نقدی ارائه می دهد. همچنین باید شامل اطلاعاتی در مورد نیازهای مالی و منابع بالقوه تامین مالی باشد.
  • بخش مدیریت و سازمان یک نمای کلی از ساختار سازمانی، پرسنل کلیدی و تیم مدیریتی شرکت ارائه می دهد. باید شامل اطلاعاتی در مورد صلاحیت ها و تجربه پرسنل کلیدی و همچنین مروری بر فرهنگ و ارزش های شرکت باشد.

در نتیجه، یک بیزینس پلن برای هر شرکتی که به دنبال موفقیت است، حیاتی است. این یک نمای کلی واضح و مختصر از اهداف و مقاصد شرکت ارائه می دهد، استراتژی هایی را برای دستیابی به آن اهداف ترسیم می کند، و کمک می کند تا اطمینان حاصل شود که همه افراد درگیر برای رسیدن به اهداف مشابهی کار می کنند. همچنین چارچوب تصمیم‌گیری را فراهم می‌کند، به تامین منابع مالی و سرمایه‌گذاری کمک می‌کند، پیشرفت را اندازه‌گیری می‌کند و عملکرد را ردیابی می‌کند، تغییرات را پیش‌بینی و مدیریت می‌کند، یک تیم و فرهنگ قوی ایجاد می‌کند، و چشم‌انداز و استراتژی شرکت را به ذینفعان منتقل می‌کند. با تدوین یک بیزینس پلن جامع و موثر، شرکت ها می توانند شانس خود را برای دستیابی به موفقیت و سودآوری بلندمدت افزایش دهند.

چرا بیزینس مدل مهم است

مدل کسب و کار یک طرح یا استراتژی است که نشان می دهد چگونه یک شرکت درآمد ایجاد می کند، سود می کند و برای مشتریان خود ارزش ایجاد می کند. روشی را که یک شرکت از طریق آن ارزش ایجاد می کند، ارائه می کند و به دست می آورد و نحوه عملکرد آن در صنعت و محیط رقابتی خود را توصیف می کند. یک مدل کسب و کار خوب طراحی شده و اجرا شده برای موفقیت و پایداری هر شرکتی به چند دلیل حیاتی است:

  • تولید درآمد: مدل کسب و کار به شرکت کمک می کند منابع درآمدی را شناسایی و تولید کند که برای بقا و رشد آن ضروری است. با درک نحوه فروش محصولات یا خدمات، یک شرکت می تواند استراتژی های قیمت گذاری و جریان های درآمدی را توسعه دهد که با ارزش پیشنهادی و بازار هدف آن سازگار است.
  • سودآوری: یک مدل کسب و کار به شرکت کمک می کند تا هزینه ها و مخارج خود را که برای دستیابی به سودآوری حیاتی هستند شناسایی و بهینه کند. با تجزیه و تحلیل ساختار هزینه و جریان درآمد، یک شرکت می تواند تعیین کند که چگونه محصولات یا خدمات خود را قیمت گذاری کند، زنجیره تامین خود را مدیریت کند و منابع خود را به طور موثرتر تخصیص دهد.
  • مزیت رقابتی: یک مدل کسب و کار خوب طراحی شده می تواند به یک شرکت مزیت رقابتی در صنعت خود بدهد. با توسعه یک ارزش پیشنهادی منحصر به فرد و ارائه محصول یا خدمات متمایز، یک شرکت می تواند از رقبای خود متمایز شود و مشتریانی را جذب کند که مایل به پرداخت حق بیمه برای محصولات یا خدمات آن هستند.
  • نوآوری: مدل کسب و کار چارچوبی برای نوآوری و آزمایش فراهم می کند. با آزمایش و اصلاح مدل کسب و کار خود، یک شرکت می تواند فرصت های جدیدی را برای رشد شناسایی کرده و عملکرد کلی خود را بهبود بخشد.
  • برنامه ریزی استراتژیک: مدل کسب و کار جزء حیاتی فرآیند برنامه ریزی استراتژیک یک شرکت است. با درک بازار، مشتریان هدف و چشم انداز رقابتی، یک شرکت می تواند استراتژی ای را ایجاد کند که با اهداف و اهداف کلی آن همسو باشد.
  • اعتماد سرمایه‌گذار: یک مدل کسب‌وکار خوب طراحی و اجرا شده می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذار را برانگیزد و بودجه را جذب کند. با نشان دادن مسیری روشن برای درآمد و سودآوری، یک شرکت می تواند سرمایه گذارانی را جذب کند که مایل به تامین سرمایه برای رشد آن هستند.

نتیجه:

در نتیجه، بیزینس پلن و مدل کسب و کار (بیزینس مدل) دو ابزار مهم برای کارآفرینان هستند. بیزینس پلن یک سند جامع است که اهداف، استراتژی ها و پیش بینی های مالی شرکت را مشخص می کند. از سوی دیگر، مدل کسب‌وکار چارچوبی است که توضیح می‌دهد که چگونه یک شرکت ارزش ایجاد می‌کند، ارائه می‌کند و به دست می‌آورد. در حالی که آنها اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند، در واقع دو چیز متفاوت هستند. درک تفاوت بین این دو برای هر کارآفرینی که می خواهد یک کسب و کار موفق راه اندازی کند ضروری است.

بوم مدل کسب و کار کانوس Business Model Canvas

بوم مدل کسب و کار (مدل کانوس) یک ابزار مدیریت استراتژیک است که به طور گسترده توسط مشاغل برای تجسم، ارزیابی و اصلاح مدل کسب و کار خود استفاده می شود.

مدل کسب و کار کانوس یک ابزار مفید برای توصیف و تحلیل مدل کسب و کار است. این مدل توسط “الکساندر اوسترالدر” در سال ۲۰۰۸ معرفی شد.

این یک الگوی یک صفحه‌ای است که عناصر کلیدی یک مدل کسب‌وکار، از جمله بخش‌های مشتری، پیشنهادات ارزش، کانال‌ها، روابط با مشتری، جریان‌های درآمد، منابع کلیدی، فعالیت‌های کلیدی، شرکای کلیدی و ساختار هزینه را مشخص می‌کند.

بوم به گونه ای طراحی شده است که ابزاری انعطاف پذیر و پویا باشد که می تواند با تکامل و رشد یک شرکت سازگار و اصلاح شود. کسب‌وکارها را تشویق می‌کند تا درباره مدل کسب‌وکار خود به طور انتقادی فکر کنند و زمینه‌هایی را برای بهبود و نوآوری شناسایی کنند.

کانوس شامل ۹ قسمت یا عنصر است که به صورت یک نمودار دایره ای در قالب ۳ دایره اصلی قرار دارند. در اینجا یک مرور مختصر از هر یک از نه عنصر بوم مدل کسب و کار آورده شده است:

  1. بخش‌های مشتری: این عنصر گروه‌های خاصی از مشتریانی را که کسب‌وکار هدف قرار داده‌اند، مشخص می‌کند.
  2. ارزش پیشنهادی: این عنصر ارزش منحصربه‌فردی را که کسب‌وکار به مشتریان خود ارائه می‌دهد و چگونگی حل مشکلات آن‌ها یا رفع نیازهای آن‌ها را توصیف می‌کند.
  3. کانال‌ها: این عنصر راه‌های مختلفی را که کسب‌وکار با آن ارتباط برقرار می‌کند و ارزش پیشنهادی خود را به مشتریان ارائه می‌دهد، شناسایی می‌کند.
  4. روابط با مشتری: این عنصر نحوه تعامل کسب و کار با مشتریان خود و ایجاد روابط بلندمدت با آنها را توصیف می کند.
  5. جریان‌های درآمد: این عنصر منابع مختلف درآمدی را که کسب‌وکار از مشتریان خود تولید می‌کند، شناسایی می‌کند.
  6. منابع کلیدی: این عنصر منابعی را مشخص می کند که برای موفقیت کسب و کار حیاتی هستند، مانند مالکیت معنوی، فناوری و سرمایه انسانی.
  7. فعالیت های کلیدی: این عنصر فعالیت های کلیدی را که کسب و کار به منظور ایجاد و ارائه ارزش پیشنهادی خود انجام می دهد، مشخص می کند.
  8. شرکای کلیدی: این عنصر شرکای خارجی و منابعی را که کسب و کار برای فعالیت و رشد به آنها متکی است، شناسایی می کند.
  9. ساختار هزینه: این عنصر هزینه های مرتبط با ایجاد و ارائه ارزش پیشنهادی و همچنین هزینه های عملیاتی کلی کسب و کار را مشخص می کند.

بوم مدل کسب و کار کانوس Business Model Canvas

حالا بیایید با هر یک از موارد روی بوم کمی عمیق تر نگاه کنیم.

1. بخش(های) مشتری

در ابتدا سازمان معمولاً بسیار خوبی از اینکه می خواهد به چه کسی خدمت کند دارد. با این حال، این می تواند در طول زمان تغییر کند و تکامل یابد.

در اینجا نحوه جذب بخش های مشتری هدف آمده است:

  • آواتار مشتری چیست؟
  • کسب و کار چقدر می تواند یک بخش بزرگ را اداره کند؟
  • جمعیت شناسی مشتریان هدف چیست؟
  • ویژگی های جغرافیایی و اجتماعی آنها چیست؟
  • آیا بهتر است که جامعه مشتریان هدف را به گونه ای متفاوت در نظر بگیریم؟
  • آیا جنبه اولویت یا زمان وجود دارد؟

توجه داشته باشید که بخش مشتری در ابتدا فهرست شده است، زیرا تقریباً تمام ملاحظات دیگر را بر روی بوم هدایت می کند.

2. ارزش پیشنهادی

ارزش پیشنهادی همه چیز در مورد حل یک مشکل است. در اینجا چند رویکرد برای فکر کردن وجود دارد:

  • وظیفه مشتری چیست ؟
  • آیا محصول یا خدمات منحصر به فردی برای مشتری وجود دارد؟
  • آیا روش منحصر به فردی برای ارائه راه حل وجود دارد؟
  • آیا نیاز به یک راه حل ثابت وجود دارد، اما شاید درجاتی از سفارشی سازی در نقطه ای مورد نیاز باشد؟
  • آیا رانندگان مشکل یا نیاز دارند؟

ارزش پیشنهادی در هسته مدل کسب و کار قرار دارد – از این رو موقعیت برجسته آن در مرکز بوم مدل کسب و کار است. همچنین به طور مساوی بین Value Creation و Execution تقسیم می شود.

3. کانال ها

سازمان چگونه محصولات و خدمات خود را به مشتریان ارائه می کند؟

در اینجا چند ایده برای بررسی وجود دارد:

  • دانلود، ایمیل، یا برنامه برای محصولات دیجیتال
  • ویترین فروشگاه، متعلق به یا از طریق صاحب امتیاز
  • خرده فروشان
  • شبکه توزیع، هم برای خرده فروشی و هم برای تجارت به تجارت
  • شبکه ای از شرکا که خدمات ارزش افزوده ارائه می دهند

در اینجا چند نمونه هستند:

  • Panera شبکه ای از رستوران های دارای امتیاز را دارد.
  • استارباکس شبکه ای از فروشگاه های متعلق به شرکت دارد.
  • یو پی اس دارای شبکه ای از ویترین فروشگاه ها، مراکز توزیع عمده، ردیابی آنلاین و تحویل درب منزل است.

به احتمال زیاد بیش از یکی از این انتخاب ها وجود دارد و اغلب به صورت هم افزایی با یکدیگر همسو هستند – مانند UPS. توجه به کانال در زنجیره ارزش تعبیه شده است .

4. روابط با مشتری

از نظر عملیاتی، سازمان باید روابط خود را با مشتریان منبع، ایجاد و تجدید کند.

در اینجا چند سوال برای پرسیدن وجود دارد:

  • چگونه مشتریان جدیدی به دست آوریم؟
  • چگونه مشتریان فعلی را حفظ خواهیم کرد؟
  • چگونه می توانیم پایگاه مشتریان خود را افزایش دهیم؟

شما فقط با بیرون رفتن و صحبت با مشتریان و ذینفعان مرتبط می توانید به این سوالات پاسخ دهید.

5. جریان(های) درآمد

هسته اصلی مدل کسب و کار نحوه درآمدزایی سازمان است.

در اینجا برخی از ملاحظات کلیدی وجود دارد:

  • چگونه از هر بخش درآمد کسب خواهیم کرد؟
  • ارزشی که ما به مشتری ارائه می کنیم چقدر است و آنها برای این ارزش چه چیزی می توانند و باید بپردازند؟
  • چه تکنیک های مختلفی وجود دارد که می توانیم از آنها برای ایجاد درآمد استفاده کنیم، مانند قیمت گذاری محصول، سطوح درجه بندی شده، اشتراک، تبلیغات و عضویت؟
  • آیا ما باید مقداری ارزش را به صورت رایگان یا با قیمت پایین به عنوان رهبر زیان ارائه کنیم؟

ملاحظات استراتژیک زیادی در مورد سوال درآمد وجود دارد. در ابتدا، فقط از عقل سلیم و تجربه خود برای شروع استفاده کنید.

6. منابع

در بخش عملیاتی، برای اجرا به منابع اصلی نیاز دارید. آنها عبارتند از:

  • دارایی های مالی
  • دارایی های فیزیکی، مانند امکانات
  • مالکیت معنوی که پایه و اساس محصولات و خدمات را فراهم می کند و از آن محافظت می کند
  • لیست های مشتریان
  • افراد ماهر

شما باید بهترین ترکیب از این منابع را که نیاز دارید تعیین کنید. شما باید تعیین کنید که کدامیک از همه مهمتر هستند و بر این اساس بر آنها تاکید کنید.

7. فعالیت های کلیدی

هر سازمانی مجموعه‌ای از فعالیت‌های کلیدی یا اصلی دارد که برای افزودن ارزش انجام می‌دهد.

در اینجا چند نوع متداول از فعالیت های اصلی آورده شده است:

  • تولید – چگونه محصولات و خدمات را تولید خواهیم کرد؟
  • مدیریت پروژه – آیا این یک تجارت پروژه محور است؟ آیا برای تحویل پروژه ها پول می گیریم؟
  • مدیریت زنجیره تامین – آیا زنجیره تامین یک قابلیت کلیدی و در نتیجه یک فعالیت اصلی است؟
  • حل مسئله – آیا ما مشکلات منحصر به فردی را که مطرح می شود، مانند یک محیط مشاوره، حل می کنیم؟

شناسایی فعالیت های کلیدی در شروع درک و شکل دادن به فرهنگ سازمان مهم است.

8. شرکا و تامین کنندگان

در ابتدا، یک کسب و کار می خواهد تا آنجا که ممکن است از شرکا و تامین کنندگان مستقر استفاده کند. این رویکرد احتمالاً در طول زمان به طور قابل توجهی تغییر می کند.

در اینجا چند سوال برای بررسی وجود دارد:

  • چه کسی در حال حاضر به بخش(های) هدف ما خدمات می دهد؟
  • برای شرکت در چه شبکه هایی نیاز داریم؟
  • آیا باید یک شبکه بسازیم یا به شبکه موجود بپیوندیم؟
  • چه اتحادهای استراتژیک، سرمایه گذاری های مشترک، و روابط استراتژیک مرتبط می تواند به ما در ایجاد موقعیت قوی تر کمک کند؟
  • برای ساخت و ارائه محصولات یا خدمات به چه تامین کنندگانی نیاز داریم؟

پاسخ به این سؤالات و سؤالات مرتبط با آن به قلب عملیات سرمایه گذاری می رسد. این امر باعث می شود تا چگونگی وجود پنج نیرو در صنعت را بررسی کنیم.

9. هزینه ها

این آخرین بررسی عملیاتی است.

  • برای شروع به چه هزینه ها/سرمایه گذاری های عمده ای نیاز داریم؟
  • چه هزینه های ثابتی به صورت مستمر خواهیم داشت؟
  • هزینه های متغیر ما چقدر خواهد بود؟
  • آیا صرفه جویی در مقیاس بالقوه وجود دارد؟

در مراحل اولیه، تمرکز بر توسعه یک مدل کسب و کار قابل دوام است. تخمین‌ها ممکن است دقیق نباشند، اما برای اینکه بتوانند دوام مدل کسب‌وکار را ارزیابی کنند، باید مرتبه تقریبی بزرگی (ROM) را بدست آورند.

تفاوت بیزینس پلن و مدل کسب و کار (بیزینس مدل)

5/5 - (1 امتیاز)

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *